مطالب این بخش جمع آوری شده از مراکز و مؤسسات مختلف پاسخگویی می باشد و بعضا ممکن است با دیدگاه و نظرات این مؤسسه (تحقیقاتی حضرت ولی عصر (عج)) یکسان نباشد.
و طبیعتا مسئولیت پاسخ هایی ارائه شده با مراکز پاسخ دهنده می باشد.

  کد مطلب:19940 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:6

مدت ها است به دنبال هويت ثابت هستم. خودم نمي دانم دنبال چه هستم . مي دانم هدف نزديك شدن به خدا است، ولي ورودي اين مسيرها را نمي دانم. مرا راهنمايي كنيد.

از ارتباط مجدد شما سپاسگزاريم. پرسش تان نشانگر روح پر تلاطم و ناآرامي است كه تشخص طلبي معنوي و آرمان خواهي او را به هر سويي مي كشاند و تا به ساحل نرسد و هويت خويش را نيابد، آرام نميگيرد.

بزرگ ترين امتيازش كمال جويي و حقيقت يابي است.

به بيان ديگر: گروهي تحيّرشان افقي است، يعني مقصد را نمي دانند كجا است ، يا راه وصول به آن را نمي شناسند. از اين رو خيلي زود سرگردان و مبهوت ، و اسير امواج فتنه ها ي اعتقادي و اجتماعي قرار مي گيرند.

اما تحيّر و تشخص طلبي شما عمودي است مي دانيد كه مقصد در اوج بي نهايت است و هدف تقرّب به كمال مطلق و نامحدود حق تعالي است. راه را هم شناخته ايد و مي دانيد كه تنها راه آن خارج شدن از تعلقات و وابستگي هاي زميني و زمينيان است. بايد آسماني گشت و در خط عمود وحي و بهره جستن از براق نبوت و امامت، از فرش به سوي عرش صعود نمود.

اما مانده ايد متحيّر كه چگونه بايد اين راه را پيمود و چه مراحلي و مراتبي را بايد به تدريج طي كرد تا به مقصد نزديك تر شد و لذت و حلاوت نزديكي را در فرايند حركت در جان و روح خويش احساس نمود. به عبارت خودت ورودي اين مسيرها را نمي دانيد. مشكل اساسي را مي پنداريد در اين است كه هر روز و ماه يا سال كه مي گذرد ، تهي تر گشته ايد و از مقصد دورتر شده ايد.

برادر محسني كيا اين احساس مي تواند يك توهّم بي پايه و وسوسه شيطاني باشد براي مأيوس كردن شما از زندگي ، و دور نمودن از نشاط و سرور حيات.

چنان كه مي تواند احساس واقعي باشد.

در گذشته حركت ها و فعاليت هاي ديني و معنوي تان برپايه معرفت سطحي و احساسي و عواطف بوده، شور سرشار و پرانرزي تو جواني چون از عمق جان سرچشمه مي گرفت ، از فعاليت هاي ديني وعبادت لذت و بهره ويزه اي داشتيد ، ولي با ورود به سن 20 تا 25 سالگي به تدريج احساسات و عواطف كم رنگ مي شود.

پرتگاه پرخطر براي جوانان دقيقا در همين جا است . در اين مورد معمولا دو برخورد انجام مي گيرد:

1 . گروهي با ازدياد و مطالعه درباره خداشناسي ، معاد ، نبوت و امامت و افزايش سطح معرفت و آگاهي خويش ، خرد ورزي و معرفت جويي عمقي را جايگزين احساسات مي كنند و با صبر و صلوة و استقامت بر عبادت و اطاعت حق تعالي و دوري از شهوات و گناهان ، به حكم والذين جاهدوا فينا لنهدينّهم سبلنا ... سرانجام به مقصد نهايي نايل مي گردند و آرامش روحي را كسب مي كنند.

2 . گروهي ديگر ، متأثر از وسوسه ها ي شيطان راه را گم مي كنند. شيطان با وسوسه گري و نفوذ در اذهان آنان ، باعث تشويش خاطر شان مي گردد . حالات احساس گناه ، احساس عقب ماندن نسبت به گذشته ، ترس از كيفر الهي ، احساس دور شدن از خدا به گونه اي كه نعوذبالله ، خدا او را رها كرده و ديگر او را دوست ندارد، از اموري است كه بسياري از اوقات آنان را رنج مي دهد.

غفلت و بي توجهي به اين وضعيت يا به تعبير ديگر : متمركز نمودن ذهن به اين پندارهاي واهي و تخيلات تخريب كننده روح، باعث تضعيف ايمان و پيدايش يأس و نا اميدي و افسردگي روحي مي گردد.

روان شناسان معتقدند: احساس گناه و دور شدن از خدا و معنويت ، احساس بي عرضه گي و بي كفايتي و بي ارزشي بودن احساس كاهش توانايي در فكر كردن ، خود بيمارانگاري و از جمله علايم خطر افسردگي روحي است، چنان كه از نظر علماي اخلاق و دانشمندان ديني هر يك از آن ها دام هاي شيطان است براي متزلزل كردن پايه هاي ايمان افراد و ايجاد يأس و سرخوردگي از دين و آرمان هاي بلند فطري.

راه نجات همان راه گروه اول است كه به آن اشاره كرديم . براي تكميل آن از مطالعه زندگينامه و دستورالعمل هاي عرفا و بزرگان غافل نشويد.

براي عبور از حيطه احساس و عاطفه و ورود به مرحله عقل و خرد، يا گذر از معرفت سطحي و حركت به سوي معرفت عميق چنين حالتي طبيعي است.

حركت كمال جويانه همانند ساير حركت ها تدريجي است. نبايد توقع داشته باشيد كه ره چندين ساله را چند روزه طي كنيد و به همان مرتبه اي برسيد كه مطهري ها رسيده اند.

همان گونه كه غرور و تكبّر ، عجب و خودپسندي از صفات زشت است، خود كم بيني ، و احساس حقارت نفس به جاي عزت نفس نيز از وسوسه هاي شيطاني است.

تغيير و تحولات در حالات معنوي براي انسان طبيعي است و جاي نگراني نيست.

امام باقر(ع) به شخصي كه از اين موضوع شكايت مي كرد فرمود: دل گاهي سخت مي شود و گاهي خاشع مي گردد ... اصحاب رسول الله (ص) به پيامبر گفتند: ما از نفاق مي ترسيم، حضرت فرمود: براي چه از آن مي ترسيد؟ گفتند: وقتي نزد تو هستيم و به ما تذكر مي دهي، خوف وجود ما را مي گيرد و دنيا را فراموش مي كنيم و به آخرت متمايل مي شويم اما وقتي از نزد شما مي رويم ، اصلا آن حالت را نداريم. آيا اين نفاق نيست؟ حضرت فرمود: چنين نيست. اين ها وسوسه هاي شيطاني است كه شما را به دنيا ترغيب مي كند. قسم به خدا اگر هميشه برآن حالتي كه خود را با آن توصيف كرديد باشيد، ملاطكه با شما مصافحه مي كنند و روي آب راه مي رويد.(1)

در همه مراحل، تهذيب و تزكيه نفس و پيمودن مدارج اخلاقي، بايد با نظارت استاد اخلاق انجام گيرد . خودسرانه عمل كردن، چه بسا به افراط و تفريط و انحراف كشيده مي شود و انسان را از ادامه راه باز مي دارد.

قطع اين مرحله بي همرهي خضر مكن ظلمات است بترس از خطر گمراهي

بسياري از ماندگان راه آن هايي هستند كه در دام بطالت و ملامت و كسالت مبتلا مي شوند. امام صادق(ع) فرمود: از دو خصلت بپرهيز: از ملالت و كسالت، زيرا اگر ملالت به خود راه دادي ، بر هيچ حقي صبر نخواهي كرد و اگر كسالت نمودي، هيچ حقي را به جا نخواهي آورد.(2)

پي نوشت ها :

1 - اصول كافي ،ج 2، ص 424.

2 - بحارالانوار، ج73، ص 159







مطالب این بخش جمع آوری شده از مراکز و مؤسسات مختلف پاسخگویی می باشد و بعضا ممکن است با دیدگاه و نظرات این مؤسسه (تحقیقاتی حضرت ولی عصر (عج)) یکسان نباشد.
و طبیعتا مسئولیت پاسخ هایی ارائه شده با مراکز پاسخ دهنده می باشد.